آرامش و ایمان (قرآن)از جلوههای ایمان به خدا برخورداری از آرامش میباشد. ۱ - برخورداری از آرامشآرامش، پیامد ایمان به خداوند میباشد: «... من ءامن بالله والیوم الاخر وعمل صــلحـا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون؛ ... هر گاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچگونه ترس و اندوهی برای آنها نیست. (هر کدام از پیروان ادیان الهی، که در عصر و زمان خود، بر طبق وظایف و فرمان دین عمل کردهاند، مأجور و رستگارند.)» «.. من ءامن بالله... فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون؛ ... هرگاه به خداوند یگانه ... ایمان بیاورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین خواهند شد.» «ان الذین قالوا ربنا الله... تتنزل علیهم الملـئکة الا تخافوا ولا تحزنوا...؛ به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ... فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: نترسید و غمگین مباشید ...» «ان الذین قالوا ربنا الله... فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون؛ کسانی که گفتند: «پروردگار ما اللّه است ... نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین میشوند.» «.. فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسـا ولا رهقـا؛ ... و هر کس به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از نقصان میترسد و نه از ظلم!» ۲ - شرط رسیدن به آرامشارزش انسان که در ایمان و عمل صالح خلاصه میشود در این آیه در جمله: قالوا ربنا الله ثم استقاموا، منعکس شده، و لذا در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده که شخصی خدمتش عرض کرد: اخبرنی بامر اعتصم به: دستوری به من ده که به آن چنگ زنم و در دنیا و آخرت اهل نجات شوم. پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: قل ربی الله ثم استقم: بگو پروردگار من الله است و بر این گفته خود بایست! سپس میگوید: پرسیدم: خطرناکترین چیزی که باید از آن بترسم چیست؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) زبانش را گرفت و فرمود: این! اکنون ببینیم کسانی که این دو اصل مهم را در وجود خود زنده میکنند مشمول چه مواهبی از سوی خدا هستند. قرآن در این آیات به هفت موهبت بزرگ اشاره میکند مواهبی که از سوی فرشتگان الهی که بر آنها نازل میشوند به آنها بشارت داده میشود. آری کار انسان بجایی میرسد که در پرتو ایمان و استقامت فرشتگان بر او نازل میگردند و پیام الهی را که سراسر لطف و مرحمت است به او اعلام میدارند. پس نخستین و دومین بشارت در مورد عدم خوف و حزن که به آن اشاره شد. و انا لما سمعنا الهدی آمنا به فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسا و لا رهقا، منظور از کلمه هدی، قرآن است به این اعتبار که متضمن هدایت است، و کلمه بخس به معنای نقص است، اما نه هر نقصی، بلکه نقص بر سبیل ظلم، و کلمه رهق به معنای فرا گرفتن و احاطه کردن ناملایمات به انسان است. و حرف فاء که در جمله: فمن یؤمن آمده، برای این است که مطلب را نتیجه و فرع مطالب قبلی کند، البته در اینجا علت را تفریع بر معلول کرده تا بفهماند حجت و علت ایمان آوردنشان به قرآن به محض شنیدن آن و بدون درنگ این بوده که هر کس به پروردگار خود ایمان داشته باشد، نه دچار ترس از بخس میشود و نه ترس از رهق. و حاصل معنای آیه این است که: ما وقتی قرآن را که کتاب هدایت است شنیدیم، بدون درنگ ایمان آوردیم، برای اینکه هر کس به قرآن ایمان بیاورد، در حقیقت به پروردگار خود ایمان آورده و هر کس به پروردگار خود ایمان بیاورد، دیگر ترس ندارد، نه ترس از نقصان در خیر، که مثلا خدا به ظلم، خیر او را ناقص کند، و نه ترس از اینکه مکروه احاطهاش کند، چنین کسی دیگر چرا عجله نکند و بدون درنگ ایمان نیاورد و در اقدام بر ایمان آوردن تردید کند که مثلا نکند ایمان بیاورم و دچار بخس و رهق شوم. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۳۳۱، برگرفته از مقاله «آثار ایمان به خدا». |